کاش میشد زندگی همیشه با هم بودن بود. در کنار هم با هم میساختیم رویای شیرینی که همیشه در سر داشتیم. تو میگفتی از ارزوهایت. من مینشستم به پای حرفهایت. حس همیشگی من همان احساس قلبی تو است. لحظه های ناب من در عمق قلب مهربان تو است.
سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه؟
هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان لنا یکی از بچه های کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود. لنا 3 روز بود با کسی حرف نزده بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش پرسید .بغض لنا ترکید و شروع کرد به گریه کردن معلم اونو دید و
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان عشق و نفرت و آدرس eshgh-mamnu.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.